در شرایط حاضر برای مدیریت فضاهای سبز روش نیمه ماشینی پیشنهاد می شود که در این روش ابزار و ادوات فوق بکار می رود :
– ادوات هرس شامل اره برقی ، چمن زن ، علف زن ، شمشاد زن ، قیچی چمن زنی ، دستگاه هرس ، اره هرس
– ادوات شخم ( دکومپاکتور ها – زیر شکن های باغی و گاو آهن های برگردان دار کوچک ) ماشین آلات آبیاری شامل قطره ای و بارانی
– ادوات داشت شامل سمپاش ماشینی ، سمپاش دستی ، علف کش ، شن کش ، کلوخ شکن ، پنجه ، گرد پاش و مه پاش
– چمن زن های دستی و برقی مناسب در سایزهای مختلف
– چمن سوراخ کن و جاروب
استانداردهای فضاهای سبز
تعیین سطح و سرانه کاربری فضای سبز در ایران، تاکنون عمدتاً براساس استانداردهای مورد استفاده در کشورهای دیگر بوده است.
تعیین سرانه فضای سبز تا حد زیادی بستگی به خصوصیات بیوکلیماتیک منطقه و شهر دارد، بر این مبنا باید گفت سرانه فضای سبز در یک شهر کویری و یا یک شهر بزرگ مانند تهران نمیتواند شرایطی همانند با یک شهر ساحلی در استان مازندران داشته باشد. با وجود این، اطلاع از استانداردهای فضای سبز می تواند به عنوان هدایتگر فعالیتها و خط مشیها به شمار آید.
براساس مطالعات و بررسیهای وزارت مسکن و شهرسازی، سرانه متعارف و قابل قبول فضاهای سبز شهری در شهرهای ایران بین ۷ تا ۱۲ مترمربع برای هر نفر است که در مقایسه با شاخص تعیین شده از سوی محیط زیست سازمان ملل متحد (۲۰ تا ۲۵ مترمربع برای هر نفر)، رقم کمتری است. با وجود این، در شهرهای مختلف کشور نیز این رقم، با توجه به ویژگیهای متفاوت جغرافیایی و اقلیمی آنها، با اختلافاتی همراه است که میزان آنرا طرحهای مصوب هر یک از شهرها تعیین میکنند.
در مجموع آنچه از دیدگاه محیط اجتماعی در ارتباط با فضای سبز شهری اهمیت دارد، میزان فضای سبز عمومی است، یعنی فضای سبزی که رفت و آمد عموم مردم در آنها بدون مانع باشد، یا به تعبیر دیگر فضای سبز اجتماعی.
بنابراین مفهوم سرانه فضای سبز تنها میتواند برای آن نوع فضای سبز به کار رود که برای گذران اوقات فراغت، بازی و تفریح مهیا شده است.
نکتهای که درخصوص فضای سبز از اهمیت بالایی برخوردار است، مکانیابی آن میباشد. جینجکوب، منتقد شهرسازی معاصر معتقد است که پارک باید در جایی باشد که زندگی در آن موج میزند، جایی که در آن، فرهنگ و فعالیتهای بازرگانی و مسکونی است. تعدادی از بخشهای شهری، دارای چنین نقاط کانونی ارزشمندی از زندگی هستند که برای ایجاد پارکهای محلی یا میادین عمومی، مناسب به نظر میرسند.
بر این اساس مکانیابی فضای سبز باید از اصولی چون «مرکزیت، سلسله مراتب و دسترسی» تبعیت کند :
مرکزیت فضای سبز به این مفهوم است که فضای سبز حتیالمقدور در مرکز محله، ناحیه و یا منطقه شهری مکانیابی شود. همچنین فضاهای سبز در مقیاسهای متفاوت اعم از پارکهای محلهای، منطقهای و امثال آنها، باید با ساختار کالبدی متناظر خود انطباق داشته باشد، به عنوان مثال پارک منطقهای در محدوده منطقه پیشنهاد شود.
یکی از معیارهای دیگری که در مکانیابی فضای سبز باید به آن توجه شود، معیار « دسترسی» است. به این مفهوم که پارکهای شهری باید از چهار جهت به شبکه ارتباطی دسترسی داشته باشند تا بدین طریق هم جمعیت بیشتری از آن استفاده کند و هم امکان نظارت اجتماعی و امنیت پارک افزایش یابد. بدینترتیب امکان بهرهبرداری دیداری از جلوههای زیبای پارک برای رهگذران از چهار جهت فراهم می شود.
انواع فضای سبز
فضاهای سبز در وهله نخست به فضاهای سبز و سطوح سبز، و در مرحله بعد به شهری و غیرشهری تقسیم میشوند.
تفاوت فضای سبز و سطوح سبز از نظر اکولوژیکی در این است که سطوح سبز (مثلاً زمین ورزشی چمنکاری شده) نمی تواند مانند فضای سبز شبه جنگلی در کاهش آلودگی صوتی مؤثر باشد و یا به نحو مطلوبی سبب کاهش دما شود.
براساس این تقسیم بندی، فضاها و سطوحی که با کاربری فضای سبز در شهرها ارتباط پیدا میکند، فضاهای سبز عمومی، نیمه عمومی و خیابانی و سطوح سبز عمومی، خیابانی و چمنهای ورزشی را شامل میشود.
فضاهای سبز عمومی واجد بازدهی اجتماعی میباشد و برای عموم مردم برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح قابل استفاده است و معمولاً پارک نامیده میشود. در واقع فضای سبز عمومی (اجتماعی) شامل فضاهای سبز عمومی مجهز به خدمات و تسهیلات میگردد. فضاهای سبز نیمه عمومی دارای بازدهی اکولوژیکی هستند اما تعداد استفادهکنندگان آنها محدود است. محوطههای باز ادارات، پادگانها و بیمارستانها، نمونههایی از این فضا میباشند. فضاهای سبز خیابانی، درختکاری حد فاصل مسیرهای پیادهرو و سوارهرو و همچنین فضاهای میادین و یا زمینهای پیرامون بزرگراهها و خیابانها را شامل میشود.
سطوح سبز شهری نیز زمینهای ورزشی چمنکاری شده و جزیرهها و لچکیهای کنار خیابان را شامل میشود که عمدتاً جنبه زیبایی شناختی دارد و تا حدی نیز واجد بازدهی اکولوژیکی میباشند. بطور کلی میتوان گفت که بخش قابل توجهی از فضای سبز در طرحهای شهری را فضای سبز عمومی تشکیل میدهد که به دلیل بازدهی اجتماعی و اکولوژیکی به طور همزمان از اهمیت بالاتری برخوردار است.
راهکارهای مناسب مدیریت در پارکها
همانطور که یک کارگاه یا یک مؤسسه هرچند کوچک نیازمند یک مدیریت صحیح و دقیق برای انجام وظایف خود میباشد. یک پارک (شهری-جنگلی) هم بنا بر مورد استفادهای که برایش تعیین شده است، برای آنکه بتواند مورد استفاده مطلوب و بهینه قرار گیرد، باید در زمان مناسب تحت رسیدگی و انجام عملیات زراعی مربوط به نگهداری درختان و چمنها و گیاهان رویشی موجود در آن قرار گیرد تا از آسیبها، آفات و امراض گوناگون در امان بماند. همچنین محوطه پارک همیشه باید نظافت شود تا محیطی تمیز و بهداشتی، برای استفاده مردم باشد.
نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که با افزایش سطح پارک انجام عملیات مختلف زراعی مانند آبیاری، هرس، چمنزنی، سمپاشی، خاکدهی پای بوتهها و… که در برخی مواقع دارای محدودیت زمانی نیز میباشد مشکل میشود و گاهی انجام این کارها فقط با تکیه بر توان نیروی کارگری غیرممکن است.
همچنین برخی برنامهریزیها در مورد مقدار و زمان استفاده از سموم و آفتکشها در پارکهای بزرگ نیازمند برآوردهای فنی و علمی کارشناسانه است که تعیین آنها نیازمند وجود یک مدیریت تخصصی است. طبق روال معمول در هر پارک یک نفر کارشناس از طرف شهرداری هر منطقه بهعنوان مسئول پارک مشغول به کار است که تمامی عملیات موردنیاز پارک را طراحی و برنامهریزی میکند و سپس آن را برای اجرا به پیمانکار مربوطه ابلاغ مینماید. همچنین کارشناس مسئول پارک به همراه کارشناسان اعزامی از سوی پارکها بر نحوه اجرا و کیفیت کار پیمانکار نظارت میکنند.
شاید در مساحتهای کوچک سیستم فوق مناسب و جوابگو باشد اما در پارکهای بزرگ شهری (با مساحت بیش از 20 هکتار) و نیز در پارکهای جنگلی برای برنامهریزی امور پارک با توجه به گستردگی و تنوع درختان و گیاهان رویشی آنها باید از انواع تخصصیهای زراعی و فنی بهره گرفت. برای تخمین توان موتوری موردنیاز در هر هکتار و نیز تعداد نیروهای کارگری موردنیاز باید از معیارهای فنی مناسب استفاده نمود. در شرایطی فعلی معیار دقیق به جز تجربیات و تخمینهای حدسی کارشناسان برای برآورد موارد فوق وجود ندارد که این امر باعث میشود در برخی پارکها هزینههای اضافی به شهرداری تحمیل گردد و در برخی دیگر کمبود نیروی موتوری و انسانی محسوس باشد.
با برآورد میزان کار واقعی موجود در بخش فضای سبز، میتوان تعداد افراد بیشتری را جذب کار کرد، که این امر با توجه به درصد بالای بیکاری موجود حائز اهمیت میباشد.
عملکردهای فضای سبز
فضاهای سبز در شهرها، به ویژه در شهرهای بزرگ و صنعتی، دارای عملکردهای مختلفی میباشند. فضاهای سبز از یک سو موجب بهبود وضعیت زیست محیطی شهرها می شود، و از سوی دیگر شرایط مناسبی را برای گذران اوقات فراغت شهروندان تعبیه میکند. علاوه بر اینها، دارای عملکردهای کالبدی نیز میباشد.
اثرات فضای سبز شهری از دیدگاه زیست محیطی مواردی چون کاهش آلودگی هوا، کاهش آلودگی صوتی، بهبود شرایط بیوکلیماتیک در شهر، افزایش نفوذپذیری خاک و تأثیر مثبت بر چرخه آب در محیط زیست شهری و افزایش کیفیت آبهای زیرزمینی را شامل میشود. فضای سبز میتواند به طور قابل توجهی دمای هوا را کاهش دهد و یا به تلطیف هوا کمک کند. در بررسی اثرات روانی ـ اجتماعی فضای سبز باید گفت که انسان ، در هر شرایطی ، روزانه به چند ساعت فضای ساکت و آرام نیاز دارد که فضای سبز میتواند این فضا را تأمین نماید.
افزایش تخصصهای مربوط به بخش فضای سبز
برای داشتن یک فضای سبز مناسب با شرایط شهر از لحظه طراحی یک پارک بر روی نقشه تا مرحله اجرا و سپس نگهداری و توسعه آن تمامی جوانب فنی، هنری، فرهنگی و اجتماعی منطقه را باید در نظر گرفت. همچنین در ارزشیابیکاری پیمانکاران باید بتوان معیارهای واقعیتر و علمیتری را نسبت به آنچه که امروزه وجود دارند، تعیین نمود.
برای رسیدن به اهداف فوق، چارهای نیست جز آنکه در تمامی مراحل از ایجاد تا نگهداری پارک، متخصصین دوره دیده و آشنا به مسایل روز، نقش و نظارت داشته باشند. در شرایط فعلی اکثریت کارشناسان مشغول بکار (بجز در بخش پارکهای جنگلی) در فضای سبز دانش آموختگان گرایشهای مختلف کشاورزی هستند و پس از طی مدتی کار در بخش فضای سبز با مسایل آن آشنا میشوند که این امر باعث افت کیفیت کاری خواهد شد. همچنین برخی از معیارهایی که امروز در ارزشیابی امور پارکها مورد استفاده قرار میگیرند تا حدودی دقیق هستند و باید سعی شود که به استانداردها نزدیکتر شویم.